نه تو میمانی
نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی!
منوی بلاگ
بایگانی
- مرداد ۱۳۹۹ (۲)
- تیر ۱۳۹۹ (۷)
آخرین مطالب
- ۹۹/۰۵/۰۴جاده
- ۹۹/۰۵/۰۳زندگی
- ۹۹/۰۴/۳۱دوستِ مهاجرم
- ۹۹/۰۴/۳۰دخترک
- ۹۹/۰۴/۲۹افسانه ی ما
- ۹۹/۰۴/۲۸هزار تو
- ۹۹/۰۴/۲۷💙❤💙
- ۹۹/۰۴/۲۷همزادِ باران
- ۹۹/۰۴/۲۷بخند😊🙃😁
پیوندهای روزانه
زندگی همچون بافتن قالی ست.
هر روز چه روشن چه تاریک،چه خوب چه بد گره ای از قالی ست!
قالی با تمام پیچ و خمش قالی ست و زندگی با تمام خوبی و بدی زندگی ست!
تو نخی از قالی را گره میزنی و نمیدانی آن نخ کجای زندگی ات نقش میبندد و کدامین طرح را رقم میزد
درست شبیه زندگی تمام روز ها ، نخ های قالی ای هستند که باید به درستی و با صبر گره بخورند تا در نهایت زندگی زیبا نقش ببندد!
نخ های قالی ات را با ایمان گره بزن!
شب بخیر🌠
دخترک را دید
با پیراهن قرمز چین چین که مدام از مادر حرف میکشد.
دلش هوای بازی کردن با بچه ها را میکند به دخترک لبخند میزند دخترک با لبخندی جوابش را میدهد.
بیشتر تلاش میکند ، برایش شکلک در میاورد این بار دخترک چند ثانیه ای بیشتر نگاهش میکند.
ناگهان یاد ترفند های دوران کودکی اش میافتد
با فیلم بازی کردن به دخترک میفهماند که در مشت خالی اش خوراکی خوشمزه ای دارد.
دخترک به سمتش روانه میشود اما
مادر دخترک قانعش میکند تا چند ثانیه بنشیند و خودش جلو میرود.
خوراکی مورد علاقه ی دخترک را در دست ان مرد میگذارد و میگوید
+من دروغ گفتن و دروغ شنیدن را به دخترک زیبایم نیاموخته ام.
_دنیا به او خواهد اموخت
+وقتی دروغ را نیاموخته باشد برای راستی میجنگد...شاید دنیای بی دروغ او زیبا تر از دنیای دروغین ما باشد!
_ آخرین نفری که ما رو یادشه یه روزی میمیره!
+ خب؟
_اون روز ما ستاره میشیم!
+چجوری؟
+مگه ما ستاره داریم؟
_این افسانه ی من و توئه
هر موقع که از ته دلم دوستت داشتم،این دوست داشتن یه ستاره میشه و پرواز میکنه به سمت آسمون
همه ی همه ی کهکشان رو میگرده،لبخند های ما رو به کل گیتی نشون میده و درست روزی که فکر میکنیم از روی زمین محو شدیم تو آسمون میدرخشه...اینجوری ما،لبخندهامون و دوستی مون نور شب عاشق ها میشه...پس بیا "تا ابد بدرخشیم🌠"
تو میدونی چرا انسان به دنیا اومدی؟
من اگه گیاه بودم دوست داشتم بید مجنون باشم
اما فکر میکنم من انسان به دنیا اومدم تا خلق کنم
از حرف جمله رو
از نخ قالی رو
و از پارچه لباسی برای پوشیدن رو
وقتی میتونم چیزی رو از هیچی خلق کنم عمیقا حس میکنم توی این هرازتوی زندگی راه درست رو میرم
تو چرا انسان به دنیا اومدی؟
توی هزارتوی زندگی میدونی راه درست کجاست؟
تا باران میبارد
ادمی نیاز به ماشین زمان نخواهد داشت
باران تو را خواهد برد
به روز های شاد بارانی
به دویدن ها
به زمین خوردن ها
اگر روزی از من بپرسند "تو" به چه معروفی خواهم گفت:
باران💙